سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، منشأ هرگونه خیری است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

دل نوشته های هدهد سرگشته

 
 
هفدم ربیع - میلاد پیامبر رحمت (ص)(جمعه 86 فروردین 17 ساعت 6:48 عصر )

اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمه محمد صلی الله علیه وآله

یا ابالقاسم یا رسول الله یا امام الرحمه یا سیدنا و مولانا

انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا

یا وجیها عند الله **** اشفع لنا عندالله



 
12 فروردین 86(شنبه 86 فروردین 11 ساعت 10:54 عصر )

12 فروردین 86 ، تقارن روز ملی جمهوری اسلامی و آغاز هفته وحدت (میلاد پیامبر اعظم (ص) به روایت اهل سنت) ؛

این تطابق ، در سالی که به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گذاری شده است معنای دیگری را در اذهان تداعی می نماید، و در واقع این روز را جلوه این سال در قالبی کوچکتر می سازد ، چراکه از طرفی روز جمهوری اسلامی یادآور اتحاد ملی مردم ایران در 28 سال پیش و رأی اکثریت قریب به اتفاق آنان به داشتن حکومتی بر مبنای مردم سالاری دینی است که در واقع تجلی اراده ملی و قدرت الهی بود. و از طرف دیگر انسجام اسلامی در واقع همان هدف نام گذاری هفته وحدت و ضرورت اصلی جهان اسلام در این مقطع زمانی است ، در جهان امروزی که یکی از ابزارهای دشمنان دین ، بر هم زدن اتحاد از راه رخنه در اعتقادات و دامن زدن بر اختلافات فرقه ای است لزوم حفظ انسجام و داشتن وحدت در جامعه اسلامی به مانند اتحاد اعضای یک خانواده -که شاید روابطشان مملو از تفاوت نظر و اختلاف سلیقه باشد - در برابر یک دشمن خارجی است.

بنابراین ، تقارن مناسبات این روز را در این سال به فال نیک گرفته و امیدوارم که ان شاءالله اتحاد ملی و انسجام اسلامی مان ، سبب نابودی هرچه زودتر دشمنان دین و ملت و تعجیل در فرج آخرین منجی بشریت گردد.



 
عید ولایت(پنج شنبه 86 فروردین 9 ساعت 5:25 عصر )

اللهم صلی علی صاحب الدعوة النبویه و الصولة الحیدریه و العصمة الفاطمیه و الحلم الحسنیه و الشجاعة الحسینیه و الغیرة العباسیه و ...

 

  مبارک باد فرا رسیدن عید ولایت بر تمام عاشقان ، هر چند عیدمان زمانی است که آن یگانه تک سوار عشق بانگ انا المهدی سر برآورد و آن خورشید عالم تاب با طلوعش به صفحه تارزندگی مان گرما و روشنایی بخشد ، پس فریاد سر می دهیم:

أین صاحب یوم الفتح و ناشر رایة الهدی

أین المضطر الذی یجاب اذا دعی

أین الطالب بدم المقتول بکربلا

آقا جان به حق مادرت زهرا، دیگر بیا...

 



 
عنایت به ما کم شده ، چرا؟(پنج شنبه 86 فروردین 9 ساعت 5:11 عصر )

چون مؤمن را آزار می دهیم ، حرمت مؤمن را که از حرمت کعبه بالاتر است. آبرویش را می ریزیم ، در روایت داریم اگر کسی حرفی بزند که به واسطه آن حرف قدر و حرمت برادر دینی اش را پایین بیاورد از ولایت خدا خارج و به ولایت شیطان داخل شده است.

یکی از چیزهایی که ما را آماده می کند که فیض بگیریم صفات عالیه است. آدم حسود و بخیل و تنگ نظر در بارگاه خداوند و ائمه اطهار خریدار ندارد.

اگر شیخ حسنعلی و آیت الله بهاالدینی صاحب کرامت شده اند و به جاه های عالی رسیده اند از همین صفات عالیه است.

از بیانات استاد فاطمی نیا                                   



 
السلام علیک یا امام حسن عسکری (ع)(چهارشنبه 86 فروردین 8 ساعت 2:51 عصر )

یا مهــــدی(عج) آجرک الله فی مصیبت ابیک

می زند آتش به قلبم سوز داغ عسکری           گیرد امشب اشک من هردم سراغ عسکری

شد به سن کودکی فرزند دلبندش یتیم            گشت دُرِ اشک مهدی چلچراغ عسکری

در دل صحرای غمها و به دشت سرخ عشق      لاله سان شد قلب ما خونین ز داغ عسکری

************

تسلیت باد بر عاشقان غم از دست دادن یازدهمین نور هستی بخش عالم امکان، ولی این درد فراتر از این حرفها است ، شیعه مصیبتی بزرگتر دارد:

چون امام عسکری چشم از جهان پوشید ورفت        مهدی اوهم زچشم ما نهان گردیدورفت

جان آن از سوز زهروجان این از داغ سوخت            هریکی با آتش دل چهره برتابید و رفت

اللهم عجل فرج مولانا صاحب الزمان(عج)



 
ازدواج؟؟؟!!!(سه شنبه 86 فروردین 7 ساعت 2:14 عصر )

چند وقت پیش توی یکی از نشریات دانشگاه مطلبی رو نوشتم تحت عنوان "علم بهتر است یا ازدواج؟؟؟" ( من باب مزاح: با این مقدمه متوجه شدید که من دانشجوام و دستی هم در نوشتن و انتشار مقاله در نشریه دارم)

که با استقبال زیاد دوستان مواجه شد، بنابراین تصمیم گرفتم به عنوان اولین مطلب وبلاگ این بحث را مطرح کنم.

بحث ازدواج صحبت شیرینی است که پس از ذکر آن در بین جوانان به خوبی مشهود است که آب از لبانشان آویزان می شود و به قول معروف قند توی دلشان آب می شود (حالا انگار چه خبره!!؟؟)

توی خیلی از جمع های دانشجویی خصوصا" اگه از نوع خوابگاهی باشه خیلی وقتها ،ته حرفها می رسه به ازدواج ...،(البته این رو هم بگم بنده با مشاهدات عینی خودم در عناصر ذکور دانشجو این مطلب را ذکر نموده ام)

قدیمها، که دانشگاه رفتن رسم نبوده و چشم وهم چشمیها باعث نمی شده که بزرگترین فشار روحی زندگی پشت دروازه های دانشگاه و در رویارویی با هیولای کنکور به جوونها وارد بشه ، خیلی از پسرها بعد از گذراندن دوره متوسطه به خدمت سربازی رفته و بعد هم برای خودشان کاری دست وپا کرده و تشکیل زندگی می دادند ، اما حالا ... ، یک جوان برای وارد شدن در جامعه مجبور است مراحل فوق را حداقل 2 یا 4 سال دیرتر طی کند ، چرا که اگر خوشبینانه بنگریم بعد از شکاندن شاخ غول کنکور (البته اگه همون سال اول قبول بشه و انگ پشت کنکوری بودن بهش نچسبه) و گذراندن دوره دانشگاه، آن هم در مقابله با اساتید و درس و کوئیز و ... تازه باید آماده رفتن به خدمت بشه .

و خدا آن روز را نیاورد که این جوان در این گیرودار ،دل بر سر دلدادگی بنهد و طریق پر فراز و نشیب عشق و عاشقی در پیش گیرد ، که آن هنگام باید فریاد برآورد که وامصیبتا...

و از سوی دیگر نادیده انگاشتن این نیاز (نیاز عاطفی ، جسمی ، روحی و ...) به ازدواج مشکلات زیادی را به دنبال خواهد داشت . اگر عمری باقی باشه در زمینه محاسن ازدواج و معایب توجه ننمودن به این نیاز در آینده صحبت می کنم.

ولی اینو بگم که انگاری انشاء دوران مدرسمون که موضوعش "علم بهتر است یا ثروت؟؟؟" الان توی دانشگاه تبدیل شده به "علم بهتر است یا ازدواج؟؟؟"

 
مقدمه(سه شنبه 86 فروردین 7 ساعت 2:10 عصر )

به نام یگانه هستی بخش هستی ام

گویند آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند؛

وبلاگی که ملاحظه می نمائید به این نیت راه اندازی شده است که منعکس کننده حرفها و دردهای یک جوان ایرانی باشه که شاید به نوعی مرحمی باشه به زخم های اونهایی که این دردها را حس می کنند و شاید هم در نگاهی خوشبینانه بتونه دردی رو دوا کنه ...

به طور کلی دوست دارم تو این وبلاگ درد دلها ، دل تنگی ها ، دل گفته ها ، دل نوشته ها و خلاصه هرچی که با دل سروکار داره را برای انسانهای اهل دل بیارم (بابا اهل دل!!!) ؛



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 48136  بازدید


» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «